هدف پژوهش حاضر تحلیل تاثیر شبکههای کسب وکار بر مزیت رقابتی پایدار با توجه به متغیرهای میانجی و تعدیل گر در شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری کشور است.
به
هر حال، کاستیهای تیوریهای مزیت رقابتی سبب جهت گیریهای جدید شده
است، بهطوری که در حال حاضر، تیوری مزیت رقابتی به ترکیب دیدگاهها و
توجه به هر دو عنصر درونی و بیرونی برای موفقیت بنگاه تاکید میکنند.
نتایج مقاله حاضر برای تمایز میان مفاهیم مزیت نسبی، مطلق و رقابتی، و همچنین بررسی نظری مزیت رقابتی دارای اهمیت است.
با
توجه به مبانی نظری مدیریت استراتژیک و نیز مدیریت استراتژیک بازاریابی،
سه مجموعه نگرش را در رابطه با مزیت رقابتی میتوان تبیین کرد.
نگرش اول
منابع و قابلیتهای سازمانی، نگرش دوم منابع و قابلیتهای محیطی و نگرش سوم
منابع و ارتباطات بین سازمانی وسنرژی حاصل از آن را بهعنوان منبع مزیت
رقابتی بیان میکنند.
هر کدام از این نظریات، از زاویهای به موضوع مزیت رقابتی
نگریستهاند و تفاوت اصلی آنها ناشی از نگاهشان به قلمرو رقابت است، به
نحوی که نظریه مزیت رقابتی بر مبنای ویژگیهای سازمان صنعتی( نظریه محیطی)
با تاکید بر اهمیت عوامل ساختاری صنعت و موقعیت سازمان در بازار، مرزهای
صنعت را مبنای تحلیل و قلمرو رقابت تلقی میکند.
از یک سوی، جهانیشدن
بازارها و گسترش دامنه رقابت ازعرصههای ملی به سطح جهانی و از سوی دیگر،
عدم وجود چارچوب نظری جامع در رابطه با مزیت رقابتی، ضرورت تلفیق نگرشهای
موجود و ارایه یک مدل جامع را با تاکید بر تحلیل رقابت در سطح جهانی بیش از
پیش آشکار میکند که در این راستا، تحقیق حاضر با درک خلا تیوریک موجود و
با استفاده از مبانی نظری موجود، درصدد ارایه یک مدل عمومی جامع در رابطه
با مزیت رقابتی است.
مدل
مفهومی تحقیق حاضر، مشتمل بر قابلیتهای محیطی، قابلیتهای سازمانی،
قابلیتهای ارتباطی وشبکهای، و هوشمندی رقابتی است و صنعت خودرو بهعنوان
جامعه آماری برای جمعآوری اطلاعات میدانی و تست مدل انتخاب شده است.
مزیت رقابتی به عنوان توانایی در رویارویی و غلبه بر رقابت تعریف میشود.
معمولا
با ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبا و بررسی راهی برای پر کردن شکافهای موجود
میتوان راهکارهایی برای ایجاد مزیت رقابتی ایجاد کرد.
شرکتها هنگامیکه ویژگیهای بهتری نسبت به رقبا کسب میکنند، در واقع مرزی برای رقابتشان ایجاد میکنند.
منبع : مقاله مزیت رقابتی
تفسیر«زید بن علی( ع)» و «عبدالرحمان بن زید بن اسلم» از تفاسیر مهم قرن دوم و ازجمله «تفاسیر جامع» تلقی میشوند.
بررسی
تطبیقی این تفاسیر با روش تحلیلی و توصیفی، نشان میدهد، علی رغم آن که
مفسران مذکور در روشها و رویکردهای تفسیری دارای اشتراکاتی هستند، اما در
استفاده از روایات، دیدگاههای عقلی، نحوه ارجاع به آیات و اتخاذ اصول تفسیری هر یک شیوهای خاص دارند.
به کارگیری روش تفسیری قرآن به قرآن از ویژگیهای اختصاصی تفسیر عبدالرحمان بن زید است.
وی به تفسیر آیات الاحکام اهتمام ویژهای داشته است.
از
آنجا که او از فقهای مدینه بوده، به تفسیر آیات الاحکام اهتمام ویژهای
داشته است و گرایش فقهی، گرایش غالب تفسیر او به شمار میرود.
تحولات دو
قرن اخیر و نهضت اصلاحی و بازگشت به قرآن، موجب طرح مقولات اجتماعی
گوناگونی گردید و همین امر سبب شد که آن موضوعات به حوزه تفسیر نیز وارد
شود.
در این مقاله، دیدگاههای تفسیری علامه طباطبایی با رویکرد گرایش
اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و از موضوعات محورهای اجتماعی در
تفسیر المیزان، مبانی تفسیر اجتماعی و نیز ویژگیهای گرایش اجتماعی در این
تفسیر بحث شده است.
از همان سدههای اول، دو روش موضوعی و ترتیبی در تفسیر قرآن شکل گرفت.
در
تفسیر موضوعی تنها به جنبههایی از تفسیر، مانند فقه یا لغت پرداخته شد و
رفته رفته تکامل یافت و امروزه، تفسیرهای موضوعی وسیعی که به موضوعهای
متنوع پرداختهاند پدید آمده است؛ مانند: تفسیر موضوعی قرآن مجید، نوشته
آیت الله العظمی جوادی آملی، در ده مجلد؛ منشور جاوید، نوشته آیت الله
العظمی سبحانی در چهارده مجلد؛ پیام قرآن، نوشته آیت الله العظمی مکارم
شیرازی و همکاران، در ده مجلد و … .تفسیر ترتیبی نیز از همان ابتدا و در
کنار تفسیر موضوعی به دو گونه شکل گرفت: تفسیر نقلی و تفسیر اجتهادی.
نمونه بارز آن تفسیر سوره حمد است.
این
مقاله روش تفسیری امام خمینی( س) را بررسی و به این نتیجه میرسد که ایشان
از روش تفسیر؛ قرآن به قرآن، روایی، عقلی، اشاری( باطنی )، علمی و اجتهادی
بهره برده است و مثالهای متعددی از این روشها را ارایه میکند.
نویسنده،
پس از بحث مبسوط در روشهای فوق به این جمع بندی میرسد که امام خمینی( س)
از روش تفسیر به رای پرهیز کرده و دیدگاه خاصی در این مورد ارایه
مینمایند.
رهبری تحولآفرین بیانکننده فرایندی است که افراد را متحول میکند و
با ارزشها و خصیصههای اخلاقی و اهداف بلندمدت ارتباط دارد.همچنین، همه
ابعاد سبکهای رهبری تحولآفرین با فرهنگ سازمانی ارتباط مثبت و معنادار
دارد.
لازمه تغییر و تحولات مستمر سازمانی در محیطهای پویا و در حال
تغییر امروز، وجود رهبرانی بصیر، راهبردی یا به عبارت روشن تر، رهبران تحول
آفرین است.
به دلیل توجه فزاینده به عامل رهبری در ایجاد تحولات
سازمانی در سطح دنیا و نقش آن در یادگیری سازمانی، در این تحقیق سعی بر آن
شده رابطه متقابل رهبری تحول آفرین و یادگیری سازمانی از طریق روش تحقیق همبستگی مورد بررسی قرار گیرد.
با این هدف ١۳۸ نفر از کارکنان ستادی شرکت سایپا به صورت تصادفی انتخاب شدند.
در این مقاله با رهبری تحول آفرین بیشتر آشنا میشوید.
رهبران تحول آفرین عموما پرانرژی، علاقهمند و مشتاق هستند.
این
رهبران نهتنها در فرایندهای کار درگیر میشوند، بلکه تمرکزشان روی این
است که به دیگر افراد گروه کمک کنند تا آنها نیز در کارهایشان موفق باشند.
رهبری
تحول آفرین به نوعی رهبری اطلاق میشود که در آن رهبران دارای موهبت الهی
هستند و برای پیروان خود انگیزش معنوی و توجه ویژه فراهم و با نفوذ بر
قلبشان آنها را هدایت میکنند.
رهبری تحول آفرین همچنین به دنبال برقراری یک رابطه بین علایق فردی و جمعی است تا به زیردستان اجازه کار کردن برای اهداف متعالی را بدهد.
یکی از عوامل مهمی که باعث ایجاد تحقیقات گسترده در زمینه رهبری شده است، جذابیتهای ناشی از مفهوم رهبری تحول آفرین میباشد.
شاید
این جذابیت ناشی از این مفهوم است که رهبران از طریق نفوذ در پیروان خود
به اهداف مورد نظر دست مییابند و در این بین عواطف و احساسات او و پیروانش
نقش تعیین کنندهای دارد، چرا که اهمیتی ندارد که رهبران شروع به انجام
«چه» کار کنند یا ایجاد یک شیوه جدید یا تحریک تیمها برای فعالیت، در هر
حال موفقیت آنها وابسته به این است که «چطور» این کار را انجام دهند.
اگر
در این وظیفه پایهای یعنی «کنترل هیجانات در جهت صحیح» شکست بخورند هیچ
یک از کارهایی که انجام دادهاند نمیتواند به آن اندازه که باید و شاید
موثر واقع شود.
منبع : مقاله رهبری تحول آفرین
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری تحولگرا بر
تعالی سازمانی دانشگاه پیام نور با نقش واسطهای توانمندسازی ساختاری و
روانشناختی کارکنان، به روش توصیفی- همبستگی در یک نمونه ۳۶۲ نفری از
کارکناندانشگاههای پیام نور استان همدان انجام شد.
نتایج پژوهش نشان
داد که رهبری تحولگرا بهطور معنیداری، تغییرات تعالی سازمانی،
توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روانشناختی کارکنان را تبیین میکند(
۰۰۰/۰=P ). همچنین، توانمندسازی ساختاری، بهطور معنیداری تغییرات
توانمندسازی روانشناختی و تعالی سازمانی و نیز توانمندسازی روانشناختی،
بهطور معنیداری تغییرات تعالی سازمانی را تبیین میکنند( ۰۰۰/۰=P ).
بهعلاوه، رهبری تحولگرابهطور غیرمستقیم، ازطریق توانمندسازی ساختاری و
روانشناختی، باتعالی سازمانی ارتباطمعنیداردارد( ۰۰١/۰=P ). نتایج پژوهش
حاضر حاکی از اثر مثبت و معنیدار رهبری تحولگرا بر تعالی سازمانی دانشگاه
پیام نور با وساطت توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان بود؛لذا
بهکارگیری سبکرهبری تحولگرا و اتخاذ شیوههای مدیریتی ویژه توانمندسازی
کارکنان، برای تعالی و رشد دانشگاه پیشنهاد میشود.
رهبری نقش مهمی در
موفقیت یا شکست یک سازمان از طریق تاثیر بر نگرشهای مبتنی بر تغییر
کارکنان ایفا میکند درواقعتغییر در سازمان، فرآیند تحول و دگرگونی است که
در رفتارها، ساختارها، خط مشیها یا بروندادهای برخی از واحدهای سازمانرخ
میدهد.
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر عملکرد سازمان
بواسطه یادگیری و نوآوری سازمانی در شعببانکها و بیمههای استان گیلان
میباشد.
رهبران دارای مسیولیت هستند، پس نیازمند اخلاق میباشند.
در
چنین شرایطی بهره گیری از سبک رهبری تحول گرا برای توسعه ظرفیتهای
انسانی و ارتقای درجه تعهد و رضایت شغلی کارکنان، مورد توجه بسیاری از
سازمانهای موفق و پیشتاز قرار گرفته است.
از این رو مطالعه حاضر به بررسی نقش میانجی رهبری تحول گرا، در ارتباط میان هوش اخلاقی مدیران و رضایت شغلی کارکنان پرداخته است.
برای گردآوری دادهها از پرسشنامه، و برای تحلیل داده ها، از تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
طبق
تعریف او رهبری تحولگرا فرآیندی است که در آن رهبران و کسانی که از آنها
پیروی میکنند به یکدیگر کمک میکنند تا به بیشترین سطح روحیه و انگیزه
دست یابند.
Bass) مفهوم رهبری تحولگرا را گسترش داد.
در کتاب او تحت عنوان «رهبری و عملکرد بیش از حد انتظار» آمده است که رهبری تحولگرا:
منبع : مقاله رهبری تحول گرا
شهید آوینی خدمت سربازی خود را نیز در نیروی هوایی به پایان رساند و در سال ١۳۴۴ وارد دانشکده هنرهای زیبایی شد.
وی
در دوران دانشجویی نسبت به مسایل روز و مسایل هنر پیگیر بود و البته
بسیار تلاش میکرد که هر مسیلهای را در این ارتباط خودش دریافت کند.
به گفته بسیاری از هم دورههایش ازجمله عطااله امیدوار هنرمند برجسته کشورمان،آوینی دارای نبوغ ویژهای در فلسفه ادبیات بود.
شهید آوینی به نقاشی و شعر نیز گرایش کم نظیری داشت و البته هم نقاشی میکرد و هم شعر میسرود.
شهید آوینی در سال ١۳۵۸ وارد جهاد سازندگی شد و پس از زمان کوتاهی به فیلمسازی روی آورد.
ساخت مستندروایت فتح از عملیات خیبر شروع شد و تا عملیات مرصاد ادامه داشت.
آوینی روش مستندسازیاش را که هدف آن ظاهر کردن واقعیت بود؛مستند اشراقی نام گذاشت.
موسسه فرهنگی روایت فتح اواخر سال ١۳۷۰ در پی تاکید مقام معظم رهبری برتداوم تولید مستندهای روایت فتح تاسیس شد.
در
روایت فتح مجموعه شهری در آسمان را ساخت که در ارتباط با مقاومت مردم
خرمشهر بود که آخرین فعالیت فیلمسازی شهید آوینی محسوب میشود.
شهید
مرتضی آوینی روز جمعه بیستم فروردین ١۳۷۲ هنگامی که برای تولید مجموعهای
جدید از روایت فتح به فکه،منطقه عملیاتی و الفجر مقدماتی به همراه گروه
رفته بود،بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.
هرچند که فیلمهای روایت فتح
تا آن زمان در میان مردم مشهور بود،اما تا آن زمان کسی نمیدانست که
سازنده آنها کیست؛چراکه در روایت فتح و نه در هیچ کدام در فیلمهایی که او
کارگردانی و تدوین کرده بود ،نام عوامل عنوان نمیشد و آوینی به تصمیم خود
وفادار مانده بود.
شهید مرتضی آوینی تصمیم گرفته بود که دیگر چیزی که حدیث نفس باشد ننویسد و دیگر از خودش سخنی به بیان نیاورد .